همکاری با من
برای آنان که به گسترش علمی کسب و کار می اندیشند
برگزاری جلسات مذاکره و اصول و فنون مذاکره امری علمی و حرفهایست که سالهاست در قالب دورههای آموزشی آن را در مجموعههای مختلف تدریس نمودهام. با وجود آن خیلی وقتها حسب اهمیت موضوع و اهمیت فرآیند مذاکره شخصا در مذاکرات فروش شرکت مینمایم. بیشک عدم توجه به اهمیت مذاکرهات و راحت گذشتن از کنار آنها باعث میشود فرصتهای بیمانندی از دست برود بنابراین همیشه در دفتر کار ما مذاکره با همکاران، با ذینفعان و با مشتریان از اهمیت ویژهای برخوردار است و وقت تعریف شدهای را از اوقات روزانهی ما به خود اختصاص میدهد.
اگر ما بدون برنامهریزی و بدون پیشبینیهای لازم وارد فرآیند مذاکره شویم و تصور کنیم مذاکره تنها یک نمایش کلامی و بصریست بیشک نتایج مورد انتظارمان محقق نمیشود و دست خالی از مذاکره برمیگردیم.
تنظیم قراردادها و مواد مندرج در آن، نامهنگاریها و ارائه گزارشهای پیشرفت کار در هر مرحله اعم از فاز شناخت تا فازهای اجرایی کار؛ ارائهی نتیجهی مطالعات بازار؛ ارائه پیشنهاد تبلیغات و تنظیم تبلیغات متناسب و سازگار با محصول، ارائهی نتیجهی مذاکرات با نمایندگان، ارائه آمارها و نمودارهای رشد و پیشرفت فروش، بهعلاوهی دهها مکتوبات دیگر مواردیست که هر روزه جزیی از کارهای روزمره دفتر کار است. انجام به موقع و با کیفیت کارها و دل سپردن به انجام کار و مشترک دانستن منافع کارفرما با منافع خودمان همیشه باعث شده که قراردادهایمان و مشاورههایمان به لطف رضایت کارفرمایان سالهای متمادی به طول بینجامد...
برگزاری یک دوره آموزشی خیلی وقتها به یک عادت و یک روزمرگی برای اساتید ما تبدیل شده است، از زمانی که برگزاری کلاسهایم را شروع کردم با خودم عهد کردم کلاسی را برای تدریس نپذیرم مگر آنکه برای آن دوره حرف جدیدی با خودم ببرم. اگرچه شاید این امر وقت زیادی میگیرد و اگر نیت ما آن باشد که به تدریس به چشم درآمدزایی نگاه کنیم محقق شدن آن خیلی سخت است منتهی من با کمتر برگزار کردن کلاسها تمام تلاشم را در این امر انجام میدهم.
بررسیهای گسترده در فضای اینترنتی، مطالعات مفصل و نهایتا تنظیم مطلب و پاورپوینتها، ساعتهای زیادی را برای آماده ساختن یک دوره آموزشی میگیرد.
تا افراد پشت میز جلسات دور هم گرد نیایند و حرفهایشان را نزنند و گزارشاتشان را ارائه ندهند نمیتوان مشکلات را حل کرد.
اگرچه شاید خیلی وقتها این جلسات پرمخاطره است اما وقتی ماحصل این مخاطرات، فائق آمدن بر مسائل کاری و نهایتا رسیدن موفقیتهای شغلیست، برگزاری آنها با اشتیاق انجام میشود.
در دفتر کار ما هر هفته بهطور منظم جلسات بررسی قراردادها و دستور کار هفتگی برگزار میشود تا از طرفی همکاران در طول هفته پیشرو با شفافیت کافی نسبت به وظایفشان آگاه باشند و عمل کنند و از طرف دیگر من نیز بتوانم عملکرد آنها را اندازهگیری نمایم.
خیلی حرفها را نمیشود گفت شاید برای آنکه مخاطبی نیست تا حرف شما را به جان بشنود و یا وقت کم است و یا حوصله کم.
آنجاست که دوست قدیمی آدمی و بهترین مونس حرفهای نگفته به کمک میآید و لب به حرف زدن میگشاید بر سپیدی اقیانوس کاغذها؛ نوشتن برای من آرامبخش است چون احساس میکنم روزی و در جایی پشت میز کار یا روی مبل خانه و یا در گذراندن اوقات خوش تفریح، مخاطبش آن را خواهد خواند و لذت خواهد برد و به گوش جان خواهد شنید.
نوشتن، همدم و همنفس تمام اوقات است برای کارهایی که نمیشود کرد و یا حرفهایی که نمیشود گفت، آرزوهایی که محقق نمیشود؛ تجربیاتی که استفاده نمیشود و...
موفقیت و رسیدن به اهداف شغلی لذتیست که هر روزی و هر ساعتی که در محل کار محقق شود، کام آدم را شیرین میکند و خستگی روزمره را از تن آدم میبرد منتهی آن چیزی که خیلی از مدیران از آن آگاه نیستند و یا نمیخواهند آگاه باشند آن است که اگر شما اسکندر باشید یا ناپلئون یا بیل گیتس و یا استیو جابز و یا هر سردار لشگر و یا سردار کارآفرینی هیچوقت به موفقیت نمیرسید و طعم شیرین آن را نمیچشید مگر با کمک دوستان، همکارانتان، پرسنلتان و سربازهایتان...
همکاران من در دفتر کارم هر روز سختیها و تلخیهای کار را به جان میخرند و سخت کار میکنند تا طعم شیرین موفقیت را بتوانیم با یکدیگر جشن بگیریم.
آموزش و مرور منظم کارها، صحبت کردنها، رصد کارها و برگزاری جلسات مستمر همه و همه اصول کاری هر تیمی است برای آنکه بتوانند به موفقیتهای شغلی برسند.
وجود ارتباطات انسانی، وجود روابط اثربخش، رصد منظم کارها و مهمتر از آن آموزش و آموزش و آموزش دیدن ما را از روزمرگیها جدا میکند تا یادمان نرود که هر دقیقه و هر ساعتمان عمر گرانبهاییست که میگذرد.
در دفتر ما کمتر روزیست که همکاران آموزش نبینند؛ روند قراردادها و کارهایمان مرورو نشود و راجع به چالشها و مشکلات صحبت نشود. همه سعی میکنند از وقتشان به بهترین نحو استفاده کنند.