نوشته ها / /

شنیدن نام بیمارستان از آن کلماتی‌ست که با شنیدنش همه‌ی ما آرزو می‌کنیم گذار دشمنان هم به آن نیفتد؛ منتهی گذر و فراز و نشیب زندگی گاهی وقت‌ها امورات را به نحوی رقم می‌زند که باب میلمان نیست در حالی که گریزی هم از آن نیست.

با آغاز شهریور ماه 1399، در گذر زندگی، به ناچار و با حادثه‌ای که برای دوست و همکار نزدیکم اتفاق افتاد باعث شد که 22 روز از این ماه را بدون وقفه و هر روز دستکم دوازده ساعت را در بیمارستان کاشانی اصفهان بگذرانم. به‌رغم تلخی‌های روزهای گذران عمر در بیمارستان، آن هم در روزهای شیوع کرونا، فرصت را غنیمت شمردم تا از این تجربه‌ی ناخواسته مطلبی را قلم فرسایی کنم در باب نقاط ضعف و قوت این بیمارستان که قطب اصلی رسیدگی به حوادث اصفهان و مرجع مراجعات 115 در اصفهان است.

بنده در این مطلب تحلیلی سعی نمودم به یکی از این مکاتب فرهنگی سال‌های اخیر در حوزه‌ی فرهنگ در دنیا و اثرات آن در جامعه‌ی ایران بپردازم با ذکر این نکته که این تحلیل و این نگرش همانند سایر نوشته‌های بنده صرفاً برداشت و تحلیل شخصی است؛ بدیهی ست هر تحلیل شخصی می‌تواند موافقان و مخالفان خود را داشته باشد که هریک استدلال‌های خود را دارند. این تفکر که یک تحلیل، ‌یک حرف و یا یک مطلب یا کاملاً غلط است و باید آن را کوبید و نابود کرد و یا صحیح و مقدس و قابل استناد است و باید همچون قرآن به آن ارزش و اجر نهاد بیش‌تر در فرهنگ ما معنا و خریدار دارد و گرنه هر تفکری و تحلیلی می‌تواند از پنجره‌ی نگرشی،‌ درست و از پنجره‌ای دیگر ، نادرست باشد.

روزانه میلیاردها تومان سرمایه افراد در کشور در بخش اصناف هدر می‌رود؛ اجاره‌هایی که پرداخت می‌گردد ولی کاسبی در آن‌ها رونق نمی‌گیرد و تعطیل می‌شود؛ ویترین‌ها، قفسه‌ها، میز و صندلی‌ها، مواد اولیه، دستگاه‌ها و … که خریداری می‌شود و چندی بعد با قیمت نازل و بی‌ارزش فروخته می‌شود. اما مشکل از کجاست؟ قطعاً بازار رقابت؛ در حال حاضر همانند یک دهه قبل نیست که به راحتی، راه‌اندازی یک شغل سودآور باشد و تنها شرط آن، نبود آن شغل در فلان خیابان و محله باشد! امروز ده‌ها عامل، راه‌اندازی یک کسب و کار موفق را تضمین می‌کند که تشریح آن خارج از حوصله‌ی این مطلب است منتهی مطلبی که در حال حاضر به نظرم از اهم مشکلات اصناف و مدنظرم در این نوشته است، مشکل نیروی انسانی آن‌ها و عدم آموزش آن‌هاست.

با آنکه سهم هریک از ما در ایجاد حرکت‌های اجتماعی و فرهنگی شاید ناچیز باشد منتهی همیشه سعی کرده‌ام آنچه که از دست خودم ساخته است را دریغ نکنم؛ از باب علاقه به هنر و از دریچه‌ی تشویق حرکت‌های فرهنگی سعی نموده‌ام هر وقت امکانی برای شرکت کردن در کنسرت‌های موسیقی یا اجراهای نمایش باشد فرصت را مغتنم شمارم. چندی قبل با اطلاع از کنسرت استاد کیهان کلهر در سیتی‌سنتر اصفهان فرصت را غنیمت شمرده و بلیط این کنسرت را تهیه کردم

در قسمت چهارم و آخر مطلب افراد جویای کار، به بیان تجربیات شخصی این سال‌ها در مواجهه با آقایان جویای کار می‌پردازم؛ برای چندمین بار تأکید بر این نکته ضروری است که مطالب بیان شده، نه آیات قرآن است و نه حدس و گمان و دیدگاه شخصی؛ صرفاً بیان تجربیات است. متأسفانه در بازخورد قسمتهای قبلی شماری از خوانندگان مطلب؛ بدون آنکه اصل مطلب و مشکل موجود و سمت و سوی حرکت نیروهای جویای کار را در بیان تجربیات مدنظر قرار دهند و بیندیشند، صرفاً به جنسیت توجه نموده‌اند.

وب سایت رسمی مجتبی طالبی - کارجوی مطلوب یا مطبوع ؟؟(بخش سوم)

در قسمت دوم این مطلب دو گروه از داوطلبان خانم جویای کار را حسب تجربیات شخصی و سالها مصاحبه های شغلی توضیح دادم . در ادامه این مطلب در قسمت سوم به گروه سوم و چهارم خانم های جویای کار میپردازم اگرچه همان طور که قبلا بارها گفته ام این تقسیم بندی ها جامعیت ندارد و حاصل تجربه شخصی است . ان شاءالله در قسمت چهارم و آخر این مطلب هم در خصوص آقایان جویای کار مطالبی را خواهم نوشت .

وب سایت رسمی مجتبی طالبی - کارجوی مطلوب یا مطبوع ؟؟(بخش دوم)

داوطلبان خانم جویای کار را اغلب می‌توان به گروه‌های ذیل دسته‌بندی کرد اگرچه همان طور که گفته شد این تقسیم بندی ها جامعیت ندارد و حاصل سالها تجربه شخصی است . گروه اول را مطلوبین ، گروه دوم را مطبوعین ، گروه سوم را متوهمان و گروه چهارم را وامانده ها نامگذاری کرده ام که در بخش دوم این مطلب به بسط و توضیح گروه اول و دوم کارجوهای خانم پرداخته ام

وب سایت رسمی مجتبی طالبی - کارجوی مطلوب یا مطبوع ؟؟(بخش اول)

هم‌اکنون روند مصاحبه و گزینش نیرو برای سازمان‌های مختلف و شرکت‌ها و کارخانجات پس از 14 سال برایم روندی تکراری و عادی شده و اغلب هفته‌ای نیست که برای گزینش نیروی مورد نظر یک پوزیشن شغلی مصاحبه نداشته باشم. منتهی تغییرات و تحولات 14 سال قبل تاکنون من را بر آن داشت که برای نوشتن برخی اتفاقات روزهای اخیر دست به قلم شوم.

وب سایت رسمی مجتبی طالبی - تجربه‌ی یک نمایشگاه غذایی دیگر. . . !

امسال هم همانند سال‌های قبل در گرماگرم تابستان، زمان برگزاری نمایشگاه غذایی کشور (آگروفود) در تهران رسید و همچون سال‌های قبل به عنوان مشاور فروش و بازاریابی برندهای غذایی عازم نمایشگاه شدیم؛ جدای بحث‌های تخصصی و بازاریابی که جای بررسی و تحلیل فراوان دارد، نکاتی در برگزاری و شرایط نمایشگاه برای چندمین سال توجه‌ام را جلب کرد که گفتم چند کلامی را در باب آن بنویسم.