شنیدن نام بیمارستان از آن کلماتیست که با شنیدنش همهی ما آرزو میکنیم گذار دشمنان هم به آن نیفتد؛ منتهی گذر و فراز و نشیب زندگی گاهی وقتها امورات را به نحوی رقم میزند که باب میلمان نیست در حالی که گریزی هم از آن نیست.
با آغاز شهریور ماه 1399، در گذر زندگی، به ناچار و با حادثهای که برای دوست و همکار نزدیکم اتفاق افتاد باعث شد که 22 روز از این ماه را بدون وقفه و هر روز دستکم دوازده ساعت را در بیمارستان کاشانی اصفهان بگذرانم. بهرغم تلخیهای روزهای گذران عمر در بیمارستان، آن هم در روزهای شیوع کرونا، فرصت را غنیمت شمردم تا از این تجربهی ناخواسته مطلبی را قلم فرسایی کنم در باب نقاط ضعف و قوت این بیمارستان که قطب اصلی رسیدگی به حوادث اصفهان و مرجع مراجعات 115 در اصفهان است.












