نوشته ها
Notes
کارجوی مطلوب یا مطبوع ؟؟(بخش اول)

وب سایت رسمی مجتبی طالبی - کارجوی مطلوب یا مطبوع ؟؟(بخش اول)

برای اولین بار در سال 84 وقتی معاون یک سازمان بودم و نیاز به استخدام نیروهای جدید را احساس کردم؛ با کمی پرس و جو مسیرم برای معرفی نیروی مناسب کار به یک کاریابی خوب و کاربلد و معروف اصفهان ختم شد؛ در اولین دیدار با مدیر آن کاریابی قرار بر آن شد که در زمینه‌ی جذب نیروهای جدید از آن‌ها کمک بگیریم. انبوهی از پرونده‌های نیروهای آماده به کار(کارجو)  داشتند که از فردا صبح اول وقت پشت سر هم تماس گرفتند و قبل از ظهر، سه کارجوی مناسب و حائز تمام شرایط برای شغل مورد نظر ما پیدا شده بود که تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب یکی از این سه کارجو مشکل بود . . .

هم‌اکنون روند مصاحبه و گزینش نیرو برای سازمان‌های مختلف و شرکت‌ها و کارخانجات پس از 14 سال برایم روندی تکراری و عادی شده و اغلب هفته‌ای نیست که برای گزینش نیروی مورد نظر یک پوزیشن شغلی مصاحبه نداشته باشم. منتهی تغییرات و تحولات 14 سال قبل تاکنون من را بر آن داشت که برای نوشتن برخی اتفاقات روزهای اخیر دست به قلم شوم.

دو هفته‌ای‌ست هر بار که خودکار را برمی‌دارم تا در این خصوص بنویسم با انبوهی از حرف‌های گفته نشده و هجوم کوهی از افکار مواجه می‌شوم تا آنجا که از خیر نوشتن می‌گذرم و به کار دیگری مشغول میشوم. چطور می‌شود این همه مشاهدات و حقایق را با چنان فصاحت و روشنی به رشته‌ی تحریر درآورد که خواننده بتواند درد امروز یافت نیروی کارآمد را در محیط‌های شغلی حس کند!

مدتی بود که از تمامی مصاحبه‌ها چیز قابل قبولی کشف نمی‌شد و اغلب هم معرفی یک نیروی انسانی(کارجو) از طرف کاریابی مورد نظر روزها و شاید هفته‌ها به طول می‌انجامید. تعجیل در گرفتن نیرو و خستگی از مصاحبه‌ها و اصرار کارکنان، من را متقاعد کرد که تماسی با همان دوست قدیمی مدیر کاریابی برقرار کنم و دهان به گله و شکایت ، که چرا نیروی مناسب و کارآمد برای ما معرفی نمی‌کنید و چرا وقتی معرفی میکنید مناسب نیست و عملکرد کاریابی‌تان پایین آمده و دیگر توجهی ندارید و . . .

خوب که به حرف‌هایم گوش داد، حرف را خلاصه کرد در یک جمله ؛ گفت: کارجوی مناسب شما نداریم! گفتم مگر می‌شود با انبوهی از مراجعات و پرونده‌ها، شما حتی یک کارجوی مناسب نداشته باشید؛ گفت من سال‌هاست مجموعه‌های شما را می‌شناسم و از طرفی هم این کارجوها را می‌شناسم. من نیروی مناسب کار شما سراغ ندارم و تمام.

هرچه اندیشه کردم حرفش را نتوانستم قبول کنم از طرفی هم اصرار همکارانم باعث شد تا همان روز فرم درخواست چندین کاریابی دیگر را پر کنیم و ارسال کنیم، آن کاریابی‌ها هم قول مساعد دادند که تا بخواهید نیروی آماده کار و کارجوی مناسب داریم.

تماس برای مصاحبه اول فقط یک روز طول کشید؛ و فردا قبل از ظهر خانمی برای سمت مسئول دفتری آمده بود. ( دوستش هم او را همراهی می‌کرد ! )؛ 20 ساله بود و شکل و شمایل بچه‌های امروزی را ؛ مصاحبه را با کنترل شرایط اعلامی به کاریابی شروع کردم ؛ آیا با ویندوز و نصب برنامه و نصب سخت‌افزار آشنایید؛ جواب داد : نه! پرسیدم آیا با آفیس آشنایی کامل یا نسبی دارید ، جواب داد: نه! پرسیدم فتوشاپ، گفت نه! پرسیدم بایگانی، گفت نه! پرسیدم تایپ، گفت نه! گفتم شما که به هیچ مهارت مسئول دفتری مسلط نیستی چرا مصاحبه آمدی ؟؟ گفت مدیر کاریابی گفتند یک شرکت معتبر یک کارجوی خانم جوان با ظاهر شما و روابط عمومی بالا می‌خواهند برای مسئول دفتر مدیر عامل و شما گزینه مناسبی، برو مصاحبه! در طول مصاحبه هم دوست کارجو که هم سن خودش بود دائما لبخند ملیح می‌زد ! مصاحبه را جمع و جور کردم و چند دقیقه‌ای نگذشته بود که گوشی تلفن را برداشتم و به مدیر کاریابی مد نظر زنگ زدم و دهان به گله‌گذاری  باز کردم، متعجب شد از حرف‌هایم و جمله‌ای تاریخی گفت؛ گفت: چنین کارجویی را هر جا می‌فرستادم دست رد به سینه‌اش نمی‌خورد ! گفتم اصلا نیرو نخواستیم و تمام.

تجربیات جدید مصاحبه‌های مختلف از کارجوهایی که از طریق کاریابی‌های جدید و آگهی نیازمندی‌ها و گروه‌های تلگرامی کاریابی پیدا می‌شدند، شروع شده بود؛ هر نیرویی هم به نظر حداقل‌های مورد قبول را در داشت؛ دو روزی به کار آزمایشی دعوت میشد و این باعث می‌شد تا تجربیات و مشاهداتم هر روز کامل و کامل‌تر شود.

اگر چه قضاوت و تقسیم‌بندی نیروهای امروز آماده به کار در یک چارچوب‌بندی کار صحیحی نیست و وقتی شما با نیروی انسانی طرف هستید، قابلیت‌های متغیر انسانی، چارچوب‌بندی را بسیار مشکل میکند و قطعا افراد از این چارچوب‌ها میتوانند خارج باشند منتهی این تقسیم‌بندی دیدگاه شخصی بنده است که حاصل سال‌ها تجربیات مبتنی بر صدها مورد مصاحبه و دوره آموزشی از متقاضیان منشی‌گری و خدمات گرفته تا مدیریت‌های فروش و مالی بوده و بعضا اگر در برابر آن موضع‌گیری می‌شود به خاطر اصرار بر نپذیرفتن واقعیت‌های موجود جامعه و ترسیم یک جامعه آرمانی مبتنی بر فرهنگ و کار و انسانیت و صداقت در ذهن بسیاری از مردم است.

قطعا ما اگر با دردی مواجه شویم و آن را بخواهیم ببینیم، به خاطر وجدان و اخلاق و هزار دلیل دیگر موظفیم برای تسکین و درمان آن درد قدمی برداریم، منتهی راحت‌ترین کار آن است که صورتمان را بچرخانیم و نبینیم و بگوییم مگر چیزی شده! وگرنه برداشتن قدمی برای اصلاح هر دردی در جامعه یعنی صرف پول، وقت، انرژی و اعصاب و . . . بگذریم.

داوطلبان خانم جویای کار را اغلب می‌توان به گروه‌های زیر دسته‌بندی کرد:

( این مطلب ادامه دارد . . . )